یک بچه

یک بچه

خانه‌ی امنِ مجازی محمد بیژن
یک بچه

یک بچه

خانه‌ی امنِ مجازی محمد بیژن

ماهـــــــســـتیم


سلام به همه ی رفقای خوبم.

امیدوارم حال دلتون خوب باشه.چه میکنید با عصرای بدون فرش سپید؟

میدونم سخته ...منم مث شماخیلی عادت کرده بودم به این گروه عزیز

به آغا معلم شدن عبدالله روا و کوبیدن تو دهن اینو اون، گپ و گفتش بامهمونای برنامه

و بالا و پایین پریدن روی فرش سپید دلمون و خلاصه هـــــمه ی مهربونیـــاش...

 

 

 


 

مهدی صالح پور

 

 

میم ص صابون و تیتراژ های بامزش:)

که همیشه بعدازبرنامه باعلاقه و کلی ذوق میشستیم پای تیلیویزون ومنتظراومدن

تیتراژ میشدیم...

وجزو نویسندگان برنامه هم بود دیگه...

ازهمین جابهشون خسته نباشین و خدا قوت میگم.

 

 

 

 

 

 

 

ح جیمی جیم هم که معرف حضورتون هستن ...

تهیه کننده ی با سلیقه ی شیش تاییا و بعد فرش سپید بودن که مارو از مهر تا حالا

پای تی وی میخکوب کردن وموفق شدن انسان هایی همچون"نگین" که فقط

سرشون تو درس و دانشگاه بود رو در ساعتی از روز گرچه اندک  به پای تی وی

بکشونن...

ومعمولادر شیش تایی آ در روزهای پنج شنبه مهمون برنامه میشدن و به روی

صحنه میومدن و کلی هم آقای روا رو اذیت میکردن:(

به ایشون هم خداقوت  و خسته نباشید میگم.

 

 

 

 

مجتبی آذری

 

 

 

میم آی کلاه دار هم که گارگردان مهربون شیش تاییا/فرش سپید بودن البته

خبررسیده که اون ورا،پشت صحنه یخورده ترسناک میشدنُ...

که ماهمین جا تکذیب میکنیم همه ی این خبرای کذب رو...

این عکس و این شما.اصن به این چهره میاد ترسناک باشه!

 

 

 

 

 

 

 

نرگس فتحی هم جزو نویسنده ها ی هردوبرنامه بودن و کلی زحمت کشیدن

و برنامه کافه سپید هم به خوبی اجراکردن و همسرآقای ح جیمی جیم هستن.

ازایشونم مچکریم.

 

 

 

 

 

محمدپوریا

 

 

 

تپل تنبله یا محمد پوریا هم که اجرای آیتم های شیرین برنامه های

 شیش تاییا/فرش سپید رو برعهده داشتن که با مهارت تمام جمله های خیلی

خنده دار و  بامزه ای رو بدون اینکه ذره ای خودشون خندشون بگیره اجرا میکردن و

گویا چن روز پیش هم جشن عروسیشون بوده...

ایشالله خوشبخت شن و موفق.

 

 

 

 

 

+وهمه ی کساییکه زحمت خیلی زیادی کشیدن تا برنامه ای باخلق و خوی

نوجوونا و جوونا بسازن و... این گروه خبرنداشتن که درهمه ی سنین این برنامه

درسراسرکشور بیننده داشت و هروز مشتاقانه پای تلویزیون مینشستن و

منتظر اومدن رفقای شیش تایی آ /فرش سفیدیمون میشدن.

گفتم  "سفید" الانکه آغامعلم با اون چوب خوشکلش بکوبد در دهان ما

فرش ســــــــــــپید تمام شد.

امیدوارم هرچه زودتر دوباره بتونیم عبدالله روا مجری با ذوق و استعدادمون رو

توی تی وی هامون ببینیم.

موفق باشید.

نظرات 1 + ارسال نظر
ملیسا از تبریز دوشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 22:10

خیلییییییییییییییییی برنامه ی بدیییییییییییییییییی دارید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد