یک بچه

یک بچه

خانه‌ی امنِ مجازی محمد بیژن
یک بچه

یک بچه

خانه‌ی امنِ مجازی محمد بیژن

چی بهتر از این؟

از خستگی چشمم باز نمیشه، اما حیفم اومد این حال اختصاصی الانم رو ثبتش نکنم. امروز روز خیلی خوبی بود. حجم زیادی از اتفاق های خوب که مدت‌ها منتظرش بودم به وقوع پیوست و خب چی بهتر از این؟

چی بهتر از اینکه بتونی توی یک روز، چند نفر از رفقات رو خوشحال کنی. مگه آدم دیگه تو این دنیا چی می‌خواد؟ خوب شدن حال اونا توی کسری از ثانیه به خودت برمی‌گرده و چی بهتر از این؟

فقط صفحه ورد رو باز کردم که بنویسم شاکرم. داد بزنم که شاکرم. من از ته قلبم اعتقاد دارم که این شکر، تکثیر میشه و موجب افزونی نعمت میشه و چی بهتر از این برای مایی که به سرطان ناشکری دچاریم؟

بی تو دنیا هیچه

عطر تو می‌پیچه

وقتی بارون می‌گیره

ای خدا ممنونم

پیش تو میدونم

غصه از قلبم میره...*

خدایی داریم که خیلی کارش درسته، هوامون رو داره. چیز زیادی هم در عوضش نمی‌خواد...

میشه دعا کنیم در حق هم تا زودتر جواب بگیریم؟

  

* راز خوشبختی – شهرام میرجلالی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد